جدول جو
جدول جو

معنی حسن عبادی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن عبادی
(حَ سَ نِ عِ)
او راست: الانوارالسنیه الماحیه لظلام المنکرین علی الحضرهالمهدیه (مهدی سودانی درگذشتۀ 1302 هجری قمری). چ سودان در سال 1302 هجری قمری (معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ نِ عَبْ با)
ابن جعفر بن عبدالصمد. پسر متوکل خلیفۀ عباسی بود. (477- 554 هجری قمری) او راست: ’سرعهالجواب’. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ)
منسوب است به حسن آباد که قریه ای است از قرای اصفهان، حسناباذی. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ)
نام یکی از دعات اسماعیلیه. معاصر ابن الندیم، به بغداد و پس از نفی و تبعید شیرمدی دیلمی به آذربایجان رفته است. (از ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عَ)
ابن علی بن نصر بن عقیل واسطی بغدادی. شاعر. مدتی در خدمت ملک امجد در بعلبک بود و در 596 هجری قمری درگذشت. (فوات الوفیات ج 1 ص 124) (زرکلی چ 1 ص 233)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ عُ بَ)
ابن حمادبن میمون مکنی به ابوعبدالله. او راست: کتاب الحدیث. (ذریعه ج 6 ص 323)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ عُ)
ابن علی بن صلاح بن محمد بن احمد عبالی حسنی. در حصن الظفیر در محرم 1080 هجری قمری / 1669 میلادی درگذشت. مؤلفاتی دارد. (معجم المؤلفین از ملحق بدر الطالع ص 87)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ عَبْ با)
ابن محمد نبهانی حلبی حنفی کتابشناس. متوفی به حلب در 1095 هجری قمری 1674/ میلادی او راست: ’الجامع للاثار’ در فهرست کتب و کتاب شناسی. (معجم المؤلفین از هدیه العارفین ج 1 ص 323)
ابن علی عباس معروف به سافون. حاکم کوکبان در سدۀ دوازدهم هجری بود چند ارجوزه در علم کلام داشت. (معجم المؤلفین از نشر العرف ج 1 ص 586)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
حسن بن علی بن سعید عمانی، مکنی به ابومحمد. وی مقری بود و پس از سال 500 ه. ق. ساکن مصر گشت. او راست: 1- المرشد. 2- الوقف و الابتداء. (از معجم المؤلفین از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 223)
ابن علی بن ابوعقیل محمد شیعی امامی. درگذشتۀ 167 هجری قمری او راست: کتاب ’الکروالفر’، ’التمسک بحبل الرسول’. (روضات ص 167 و 168) (هدیهالعارفین ج 1 ص 265)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَنِ عَلْ لا)
ابن محمد سنجری هندی دهلوی صوفی. در 736 هجری قمری درگذشت. او راست: ’فوائد الفوائد’. (هدیهالعارفین ج 1 ص 285). و رجوع به حسن دهلوی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عَفْفا)
ابن عبدالله عثمانی مصری. او راست: ’تذکرهالانام به من تولی مصر فی الاسلام’ که در 965 هجری قمری نگاشته است. (هدیهالعارفین ج 1 ص 210) (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(حَسَ نِ عِ)
ابن محمد بن علی، مکنی به ابوعلی حلبی. شاعر. درگذشتۀ 803 هجری قمری او راست: الدرالنفیس و جز آن که در هدیهالعارفین (ج 1 ص 287) آمده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ)
حیدر بن شریف احمد حریری صفوی. ساکن موصل (1121-1129 هجری قمری). او راست: حاشیه بر حاشیۀ میرزا جان باغنوی بر اثبات الواجب دوانی، و حاشیۀ دیگر بر تعلیقات میرسید شریف. (هدیه العارفین ج 1 ص 343)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ زَ)
ابن عثمان بن حمادبن حسان بن عبدالرحمان بن یزید زیادی قاضی حنفی، مکنی به ابوحسان. محدث. درگذشتۀ 272 هجری قمری اوراست: ’القاب الشعراء’، ’طبقات الشعراء’، ’الاباء و الامهات’، ’معانی عروه بن الزبیر’ در 242 هجری قمری درگذشت. (هدیه العارفین ج 1 ص 268، از طبقات الادباء یاقوت)
لغت نامه دهخدا
شعبه ای از کوههای البرز که در قسمت جلگۀ ایالت تهران تا کویر پیش رفته
لغت نامه دهخدا
تصویری از حسن آباد
تصویر حسن آباد
سیمین دشت ایستگاه شماره 24 راه آهن مازندران
فرهنگ لغت هوشیار